روانشناسی

چرا باید به دلمان اعتماد کنیم؟

آیا تا به حال صدای درونی خود را جدی گرفته اید و بعداً پشیمان شده اید؟

اعتماد به نفس و الهام بخشیدن ، یا حس ششم ، کاری است که ممکن است فکر کنید قبلاً هرگز انجام نداده اید ، اما واقعیت این است که قبلاً بارها به آن عمل کرده اید. من به شما شرایطی را می گویم که حس ششم شما سعی کرده چیزی به شما بگوید:

. وارد اتاقی می شوید که دوستانتان در آن هستند و احساس می کنید هوا برای شما سنگین است و چیزی به شما می گوید که اتفاقی برای شما افتاده است.

. شما برای اولین بار با کسی ملاقات می کنید و موهای شما روی هم می ایستد.

. هر وقت می گویید ، “احساس می کنم هیچ مشکلی در این کار وجود ندارد.”

. دست ها و پاهای شما قبل از یک اتفاق مهم یخ می زند.

. احساس می کنید شخصی که دارد چیزی را برای شما توضیح می دهد ، تمام داستان را نمی گوید.

. هر بخشی از وجود شما فریاد می زند “نه!”

بیشتر ما وقتی می خواهیم تصویری از خودمان بکشیم آرام و آرام عمل می کنیم ، اما تعداد کمی از ما می دانیم چگونه به آن اعتماد کنیم. و ما فقط به آنچه ذهن منطقی ما می داند و تجربه کرده ایم اعتماد می کنیم.

مغز در ذهن ما که دلیل می آورد ، تحلیل می کند ، فلسفه می بافد و به معنای آنچه دریافت کرده است. اما مغزی که در قلب ما کار می کند مبتنی بر ارتباط وضعیت فعلی با رویاها و آرزوهای ما ، براساس امیدها ، ناامیدی و احساسات مربوط به خیانت ها و عهدشکنی هایی است که تجربه کرده است. وقتی ترس در وجود ما برانگیخته می شود ، مغز ما واکنش نشان می دهد و تحلیل می کند که آیا این یک تهدید واقعی است یا اینکه شما فقط براساس شرایط فعلی مانند فقدان امنیت ظاهری می ترسید. و این جایی است که شما گاهی اوقات احساس می کنید به اندازه کافی شجاع هستید که می توانید با وجود ترس خود واکنش نشان دهید.

گاهی لازم است که پناهگاه همیشگی خود را ترک کرده و به قلمرو دست نخورده الهام در درون خود وارد شوید. آنچه کشف خواهید کرد شگفت آور خواهد بود. آنچه به دست می آورید خود واقعی و زیبایی واقعی شماست.

اواخر شب بود که از خانه دوستم بیرون آمدم و به سمت خانه خود حرکت کردم. من همیشه در این مسیر میانبر داشتم و بارها اتفاق افتاده بود که در تاریکی شب همان مسیر را طی کرده بودم ، اما آن شب احساس عجیبی نسبت به آن میانبر داشتم. حواسم را نادیده گرفتم و ذهن منطقی ام به من یادآوری کرد که این میانبر 20 دقیقه زودتر من را به خانه می برد. با ورود به آن مسیر فهمیدم که اشتباهی مرتکب شده ام ، حس شدیدی از سردرگمی برمن غالب شد و تمام بدنم جیغ کشید ، چیزی که قبلاً هرگز تجربه نکرده بودم.

بدون بازگشت به عقب ، احساس حضور کسی در آنجا را کردم ، در کسری از ثانیه به من حمله شد و با زانویم به کمر کوبیدم ، به زمین افتادم و او دهانم را با دست نگه داشت تا ساکت شود ، من با او سر و صدا کردم ، چیزی که قطعاً به نفع او نبود و او هم نمی خواست ، او فرار کرد و فرار کرد ؛ خدا با من بود و من خوش شانس بودم ، اما من مجبور شدم به صدای درونی خود گوش دهم ، این یک تجربه فوق العاده بود!

اعتماد به نفس در حس ششم شما اعتماد به نفس است ، آن را یک هوش درونی بدانید. به تمام اطلاعاتی که با پنج حس خود جمع می کنید (شنیده ، دیده ، لمس و چشیده اید) فکر کنید و همه این اطلاعات را با تمام تجربیات گذشته خود ترکیب کنید ، اکنون تصور کنید که تمام این اطلاعات نه تنها در ذهن شما نفوذ می کند بلکه کل بدن شما آنها را تصفیه می کند. نتیجه آن چیزی است که حس ششم و صدای درونی خوانده می شود؛ اطلاعات شخصی شده از درون شما. نیرویی درونی و زیبا که سعی در بیدار کردن شما دارد.

به قلبت اعتماد کن!

6 دلیل این که باید به صدای درون تان بیشتر توجه کنید

  1. منبع دیگری از اطلاعات را در اختیار شما قرار می دهد که مختص شما و نیازهای شماست.
  2. حساسیت خود را نسبت به تأثیر دیگران کاهش می دهد و به شما اجازه می دهد در مورد آنچه برای شما مناسب است فکر کنید.
  3. شما را از منطقه راحتی و مکان واقعی شما بیرون می برد.
  4. شما را به محلی سوق می دهد که احساس می کنید “باید” بروید و شما را از آنچه درست نمی دانید دور می کند.
  5. مرحله به مرحله شما را در مسیر پیش رو می برد.
  6. و در آخر ، و از همه مهمتر ، به شما کمک می کند تصمیماتی بگیرید که بعدا پشیمان نشوند.

ارزیابی

آیا از این مطلب رضایت داشتید؟

امتیاز کاربر: 5 ( 1 نتایج)

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + 3 =

دکمه بازگشت به بالا